کارگردان«مارمولک»: اگر بیش از حد فیلم کمدی ساخته شود سینما نابود می شود
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۵۴۹۷۲
این کارگردان سینما عنوان کرد: من هیچ مخالفتی ندارم که یک فیلم مفرح ساخته و دیده شود، چون خودم هم دوست دارم گاهی یک فیلم کمدی ببینم تا به مغزم استراحت بدهم، اما اگر قرار باشد سینمای ایران تنها چنین تولیداتی داشته باشد و جای تفکر و اندیشه خالی باشد، به سمت نابودی خواهد رفت و جز پوستهای از آن، چیزی باقی نمیماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمال تبریزی با اشاره به تراکم تولید فیلمهای کمدی در سینمای ایران تأکید کرد که مدیران و اهالی سینما باید از خواب خرگوشی بیدار شوند.
به گزارش مهر، کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران عصر امروز چهارشنبه اول آذر ماه با حضور در جشنواره آموزشگاههای سینمایی در محل موزه سینما، در قالب کارگاه انتقال تجربه بهطرح نکاتی برای هنرجویان سینما پرداخت.
کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران در ابتدای این کارگاه، بیان کرد: خاستگاه سینما، غرب است و از این منظر هنری وارداتی محسوب میشود. اصالت اصلی آن مربوط به فرهنگ و هنر ما نیست. ضمن اینکه این صنعت - هنر به شکل آگاهانه وارد نشده است و مبانی آکادمیک و علمی ندارد که بر اساس آن بتوانیم به آن شکل، رنگ و هویت بدهیم.
وی افزود: این بزرگترین مشکلی است که با آن مواجه هستیم. سینما از ابتدا به عنوان سرگرمی معرفی شده است که باعث ایجاد شهرت، پول و … میشود. سینما از ابتدا هم صنعتی غربی بوده، اما در کشور ما با علم و آگاهی شکل نگرفته است، بلکه بهعنوان یک امر تفریحی معرفی شده است. درست نیست که صرفاً به آن بهعنوان یک پدیده تفریحی نگاه کنیم. اما این نگاه در کشور ما وجود دارد و ریشه آن به نحوه ورود سینما به کشور برمیگردد از همین روست که اصطلاح «فیلمفارسی» شکل میگیرد. این موضوع این هنر را به بیراهه میبرد اگر این هنر را با سایر شاخههای هنر مثل شعر و ادبیات و نقاشی مقایسه کنید، میبینید که چقدر تفاوت هست.
وجه «تفکری» سینما در حال فراموشی است
کارگردان «لیلی با من است» در ادامه گفت: اینکه سینمای ایران به تاثیر جهانی میرسد یک موضوع مقطعی است. نه جامعه و نه سیستم نمیخواهد سینما این وجه تفکری و تاثیرگذار را داشته باشد و وقتی وجه تفکری از آن گرفته میشود دیگر فقط وجه تفریحی باقی میماند. اتفاقاً وجه تفکری آن آرامآرام در حال فراموشی است. سینمای ایران بعد از انقلاب تصمیم گرفت «سینمای مولف» داشته باشد در حالی که واقعاً قبل از انقلاب نداشتیم. قبل از انقلاب کارگردان در فرآیند تولید یک فیلم چندان محلی از اعراب نداشت، بلکه بازیگران و سلبریتیها تعیینکننده بودند. اما بعد از انقلاب این کارگردان بود که سازنده معانی بود.
وی افزود: در مقطعی که چندان هم طولانی نبود ما دورهای طلایی داشتیم، اما از مقطعی دیگر باز این بازیگران بودند که تعیینکننده شدند، چون به هر حال تهیهکنندگان به دنبال بازگشت سرمایه و کسب سود بودند.
این کارگردان سینما عنوان کرد: من هیچ مخالفتی ندارم که یک فیلم مفرح ساخته و دیده شود، چون خودم هم دوست دارم گاهی یک فیلم کمدی ببینم تا به مغزم استراحت بدهم، اما اگر قرار باشد سینمای ایران تنها چنین تولیداتی داشته باشد و جای تفکر و اندیشه خالی باشد، به سمت نابودی خواهد رفت و جز پوستهای از آن، چیزی باقی نمیماند. با توجه به تجربه میدانی و عملی که دارم احساسم این است که چه فیلمسازان جوان و چه تازهکارها به این کاتارسیس اصلاً توجه ندارند، چون قبل از مخاطب خود هنرمند است که دچار کشف و شهود میشود.
رتبههای پایین به سمت سینما میرفتند!
تبریزی مطرح کرد: رشته تحصیلی من مهندسی راه و ساختمان بود. در دورهای همه به دنبال این بودند که یا مهندس شوند یا دکتر، اما آن موقع من از دانشگاه انصراف دادم و به دانشگاه سینما رفتم، آن زمان استادانم گفتند تو احمقی! در دانشگاه سینما هم به من میگفتند تو دیوانهای! چون حوزه بیزینس آن کار و امکانات آن شغل با سینما زمین تا آسمان فرق داشت. آن زمان وقتی کسی خیلی رتبه پایینی میآورد به سمت رشته سینما میرفت.
کارگردان «مارمولک» اظهار کرد: آن زمان ما وقتی میخواستیم اثری تولید کنیم، میگفتیم برای چه این کار را میکنیم پس به همه چیز آن اثر فکر میکردیم. در اینجا کاتارسیسی شکل میگیرد که ابتدا روی خودمان تاثیر میگذارد و ابتدا سازندگان اثر دچار تزکیه میشوند. این را هم باید بگویم در آن دوران وقتی میخواستیم ساخت یک فیلم را شروع کنیم، اصلاً به عایدی مالی آن فکر نمیکردیم بلکه ابتدا به آنچه میخواستیم، بسازیم فکر میکردیم؛ به این فکر میکردیم که جامعه از ما چه میخواهد. امروز خیلی از افراد در حوزههای مختلف سینما هستند که ابتدا درباره دستمزد صحبت میکنند. به همین ترتیب بخشها و حوزههایی که مربوط به تفکر میشود از سینما رخت میبندد و آن وجه هیولایی آن عیان میشود که به دنبال ثروت و قدرت است. در حالی که این موضوع در تناقض با تعریف هنر است.
باید از خواب خرگوشی بیدار شویم
تبریزی درباره تراکم بالای تولید فیلمهای کمدی در سالهای اخیر مطرح کرد: متاسفانه مسئولان سینمایی و حتی منتقدان ما راه را گم کردهاند، فکر میکنند داریم پیشتازی میکنیم و مدام آمار میدهند این مصداق همان مثال «آفتابه لگن هفت دست …» است. پس ما به یک رنسانس در حوزه هنر به ویژه سینما نیاز داریم و باید از این خواب خرگوشی بیدار شویم. در دورهای سینمایی آمریکا هم دچار رکود شده بود و کسی سینما نمیرفت در آن دوران اسپیلبرگ و لوکاس که ۲ دانشجو بودند شروع به تغییر سینما کردند، سینمای ما هم نیاز به چنین تحولی دارد به ویژه که جوانان میتوانند ایدههای عمیقتری داشته باشند و روح هنری را که نزد ایرانیان است، زنده کنند. زمانی بود که میگفتند اگر در جشنوارههای خارجی فیلمی ایرانی وجود نداشته باشد آن جشنواره ایراد دارد، اما الان سینمای ما از ماهیت خود دور شده است.
وی با اشاره به کسانی که در زندگی او تأثیر گذاشتهاند، گفت: سه نفر روی فعالیت هنری من خیلی تاثیرگذار بودند که اگر نبودند شاید من مثلاً آشپز میشدم؛ یکی معلم ریاضی در دوران دبیرستانم که اتفاقاً از ریاضی متنفر بودم. دومی در دانشگاه آقای دکتر عالمی بهخاطر مدل درس دادنش روی من خیلی تاثیر گذاشت به طوری که جسارتم در کار به او برمیگردد. سومین نفر نادر ابراهیمی بود. در کلاس او حاتمیکیا، من، رسول ملاقلیپور و خیلی از کسانی که بعدها منشأ اثر شدند، حضور داشتند.
تبریزی عنوان کرد: موضوع سینما را باید جدی گرفت. دلیل اینکه آن زمان همه به من میگفتند تو احمقی که از دانشگاه فنی به سینما رفتی، این بود که هنر جدی گرفته نمیشد و به سینما به عنوان مطربی نگاه میکردند.
فکر کنی همه چیز را بلدی، باختهای!
این کارگردان ادامه داد: هنوز هم وقتی میخواهم فیلم بسازم دست و بالم میلرزد. پس اینکه فکر کنی همه چیز را بلدی یعنی باختهای. در سینما هیچ چیزی قطعی نیست، حوزه آموزش در سینما از حوزه علوم اکتسابی خارج و بخش اعظم آن علم حضوری است یعنی باید کشف و شهودی در شما شکل بگیرد. قبل از انقلاب چندان چیزی به اسم کارگردان و تألیف کارگردان نداشتیم، چون بازیگر سر صحنه میرفت و میگفت چه چیزی بگیریم یا چه چیزی نگیریم، چه دیالوگی بگوییم یا چه دیالوگی نگوییم، چون «فیلمفارسی»، جریان غالب سینما بود.
تبریزی درباره تعامل عوامل تولید یک فیلم با کارگردان گفت: کار جمعی نیازمند یک کاپیتان است، فیلمسازی هم باید سرپرست داشته باشد و سرپرست فیلم کارگردان است. شما باید با کارگردان بحث و گفتگو کنید و تا جایی که در توانتان است با هم همفکری کنید، اما اگر قانع نشد شما دیگر مسئولیتی ندارید، چون کارگردان یک اثر، مسئول نهایی آن است. البته کارگردان نمیتواند در ابعاد مختلف فیلم معجزه کند، اما تاجایی میتواند تاثیرگذار باشد.
وی درباره اهمیت گریم هم توضیح داد: یادم است برای کاری با بازیگری میخواستیم همکاری کنیم او از فیلمنامه هم خوشش آمده بود، اما وقتی گریم شد گفت من با این گریم زشت شدهام و دیگر نمیخواهم در این فیلم بازی کنم، او فیلم را ترک کرد و بازی نکرد. میخواهم بگویم خیلی از بازیگران به ویژه خانمها وقتی به اتاق گریم میروند فکر میکنند باید خوشگل شوند و چنین انتظاری دارند!
کارگردان «لیلی با من است»، عنوان کرد: اگر میخواهید ثابت کنید که فیلمساز عمیقی هستید باید به مضامین عمیق بپردازید. تاثیر این موضوع از داشتن تدوین و فیلمبرداری خوب خیلی بیشتر است. در بازیگری هم باید بگویم من معتقدم این کارگردان نیست که یک بازیگر را تبدیل به بازیگر میکند بلکه این نقش است که او را بازیگر میکند. از نظر من نقش اولویت دارد هرچه قدر هم یک بازیگر توانا باشد باید نقشی باشد که او تواناییهای خود را بروز دهد.
وی یادآور شد: یک بازیگر باید شانس داشته باشد که با یک کارگردان خوب کار کند و بتواند پیشنهاداتی بدهد، یعنی کارگردان نگوید هرچه را که من میگویم، انجام بده. یعنی کارگردان اینقدر فهم داشته باشد که فکر نکند دارد با وسایل کار میکند بلکه بداند دارد با آدمها کار میکند. بازیگر کسی است که بتواند مشتی دروغ را به حقیقت تبدیل کند اگر این توانایی را نداشته باشد کسی همراه فیلم نمیشود. سر فیلمی بازیگر خیلی شناخته شدهای گفت من زودتر از ۱۰ صبح نمیتوانم سر صحنه بیایم به او گفتم من هم نمیتوانم این گونه کار کنم.
تبریزی در پایان درباره نقش مدیر تولید گفت: نقش او بسیار پیچیده است، اما در سینمای ما دستکم گرفته شده است. او مدیریت روانی و هزینههای پروژه را برعهده دارد. ما در هر دوی این موضوعات مشکل داریم و هر آن کسی که بتواند این دو بخش را مدیریت کند، یک مدیر تولید خوب است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: از ساعت جنجالی « همایون شجریان » تا یواشکیهای « احسان علیخانی »! گیشه سینما در آخر تابستان و شروع اکران پاییزی کمال تبریزی : هنرمندان روزی به تلویزیون برمیگردند/ گلشیفته فراهانی می ماند موفق تر بودمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: کمال تبریزی مارمولک سینما سینمای ایران کمال تبریزی آن زمان یک فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۵۴۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاه به سینما جدی نیست/ بررسی پیدایش هالیوود در مستند «پشت صحنه»
دریافت 16 MB دریافت 36 MB
حسین الهام کارگردان مجموعه مستند «پشت صحنه» در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه این مستند یک مجموعه ۱۳ قسمتی است و به موضوعات مختلف در حوزه سینما میپردازد، در رابطه با انتخاب سوژه و موضوع این مستند گفت: نگاه به سینما در کشور ما نگاه منحصر به هنر و حواشی آن است و نگاه جدی از منظر علوم انسانی و بررسی مسایل و پدیده های سینما نسبت به سینمای ایران و جهان وجود ندارد؛ نگاه به سینما و حتی فیلم های غربی در کشور ما از جنس سرگرمی است و در محافل آکادمیک ما نیز همین نگاه جریان دارد.، این در حالی است که در هالیوود تخصص های مختلف نظیر روانشناسی، سیاستگذاری، علوم سیاسی و امنیت ملی سراغ سینما میروند و به سینما به صورت جدی توجه دارند.
این کارگردان با اشاره به اینکه در مجموعه «پشت صحنه» تلاش شده یک قدم به سمت این نگاه برداشته شود، گفت: گفتمان تحلیل فرامتنی سینما در ایران یک گفتمان سیاست زده است و ما سعی کردیم سیاست زدگی آن را کم کرده و نگاه اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی به آن داشته باشیم که در فصل اول این مستند، هالیوود را از نقطه اول پیدایش تا حوادث اخیر مورد بررسی و جریانشناسی قرار دادیم.
وی افزود: سراغ مسایل مختلف هالیوود نظیر نژادپرستی و سیاه پوستان، بومیان آمریکا و سرخپوستان، سانسور و حقوق مخاطب، پیدایش هالیوود و مسایل حقوقی آن، مسابقه فضایی در دوران جنگ سرد، ابرقهرمانها و هویت اجتماعی، استعمار و شهرت رفتیم و نسبت هالیوود با این مسایل را بررسی کردیم. همچنین مساله فلسطین به عنوان بزرگترین تراژدی قرن و نسبت سینما با آن را بررسی کردیم.
این مستندساز در رابطه با قسمت «آن ها وجود دارند» با موضوع فلسطین، گفت: این قسمت با عنوان «آنها وجود دارند» برگرفته و اقتباسی از مستند دیگری ساخته مصطفی ابوعلی با نام «آن ها وجود ندارند» است که در رابطه با رنج آوارگان فلسطینی ساخته شده است و عنوان «آن ها وجود ندارند» جمله منتسب به گولدا مئیر (گولدا مایر) نخست وزیر اسراییل است که معتقد بود اساسا ملت فلسطین وجود ندارد و ما هم در این مستند از عنوان مستند ابوعلی اقتباس کردیم و گفتیم ملتی که انکار شود در سینما و واقعیت جلوه و بروز دارد.
وی عنوان کرد: در این قسمت نگاه هالیوود به مساله فلسطین و کنشگران آن، که به تولید اثر هنری یا دفاع از فلسطین پرداخته اند در کنار خودِ مساله فلسطین به عنوان یک سینمای مستقل و مردمی مورد بررسی قرار گرفته است. جریان سینمای مستقل فلسطین ذیل موسسه ای به نام موسسه «سینما فلسطین» شکل گرفت و به ثبت تاریخ و فیلم های مستند روی آورد و در جریان کوچ اجباری فلسطینیان از سرزمین خود این دسته فیلمسازان مجبور به استقرار در کشورهای دیگر شدند اما همچنان جریان سینمای فلسطین را زنده نگه داشتند واین موارد به یک آرشیو و گنجینه عظیمی از عکس ها و رنجهای مردم فلسطین تبدیل شد اما همان طور که در مستند اشاره شده است این گنجینه در جریان حمله اسراییل به جنوب لبنان گم شده و سرنوشت آن مشخص نیست و نشانه هایی وجود دارد که این گنجینه توسط اسراییل دزدیده شده است.
الهام در رابطه با چالش های تولید این مستند با اشاره به اینکه مستند آرشیوی در ایران محترم نیست، عنوان کرد: برعکس تمام رسانه های دنیا که در آنها آرشیو گنجینه ذی قیمتی محسوب میشود چون مستند آرشیوی بهواسطه آن که از دل آرشیو های موجود داستان و روایت خلق می کند کار سخت تری در نگارش متن، تدوین و کارگردانی دارد در حالی که در ایران تصور میشود تولید مستند آرشیوی کار راحتی است و این نگاه منجر به کم لطفی نسبت به اینگونه مستند شده است.
وی ضمن اشاره به اینکه آرشیو ها راحت در اختیار مستندسازان قرار نمیگیرد، ادامه داد: ما در مورد غرب و هالیوود کار می سازیم و پیدا کردن آرشیو در این رابطه کار سختی است. همچنین تولید روایت جدید و برجسته کردن نقاطی که در روایت غربی مغفول مانده است مورد توجه ما بود تا یک روایت هنرمندانه، صحیح و متقن داشته باشیم.
کارگردان مستند «پشت صحنه» با مرور اینکه برای ۱۳ قسمت، یک سال پژوهش در منابع خارجی انجام شده است، مطرح کرد: پژوهش این کار از این منظر قابل توجه است که موضوعات گسترده و متنوع بود و هر یک از این موضوعات به پژوهش جداگانه و روایت مختص خود نیاز داشت. علی رغم لذت پیدا کردن موضوعات و فهم بیشتر، این موضوع منجر به طولانی شدن کار میشد و از این جهت پژوهش این مستند یکسال زمان برد.
وی افزود: میخواستیم کار ما یکبار مصرف یا جهتدار نباشد و در عین داستان گویی، مستند باشد و ریشه های مساله را بررسی کند. سعی کردیم ماجرا را از دل هالیوود بررسی و ریشه یابی کنیم؛ در ابتدای سال ۱۴۰۰ پژوهش و متن آغاز شد و ابتدای ۱۴۰۱ تولید را آغاز کردیم و در انتهای سال ۱۴۰۱ تولید پایان یافت. بعضا برای پیدا کردن یک آرشیو مناسب باکیفیت خودم ۴۰ روز وقت میگذاشتم.
الهام در پایان صحبت هایش، گفت: موضوعات سینمای شرق، سینمای عرب، سینمای هند احصا شده است و امکان ادامه دادن این مجموعه وجود دارد.
سایر عوامل این مجموعه مستند ۱۳ قسمتی عبارتند از تهیهکننده و کارگردان: حسـین الـهـام، پژوهش و نگارش متن: علی نیکجو، سعید شیرخانی، محمدمهدی اباذری، تدوین و صداگذاری: امیر شابـهاری، محمدحسین علیزده، حسین الهام، گروه موشنگرافیک: محمدامین ابراهیمی، علیرضا طیبی، علی امیری، سید علیاصغر حقدوست، الهام مصطفوی نیا، آرشیو و تصویریابی: نیما حامی، حمید اسلامی، محمد نمازی، مشاور پروژه: علیرضـا خوشکام، بازنویسی متن: حسین الهام، راوی: حمید محمدی، تیتراژ: محمدمهدی محمدی، موسیقی تیتراژ: محمد معصومی، مجری طرح: گروه فرهنگی رسانهای راوین.
کد خبر 6087916